این وبلاگ مال خواهرمه....با اینکه خوب می نویسه و مطلباش بی تعارف فامیلی و وابستگی های ژرنتیک وفیزیولوژیکی و... همیشه حال داده اما مطلب آخرش حال دیگه ای داد که منو وادار کرد وبلاگشو معرفی کنم.ما که همه رو معرفی کردم..حالا فرصت رسیده به آبجی جونمون.که طبعا فرصت خوبیه.
اسم بلاگش «شب نامه»اس که قبلا «سربازخونه»بود..دغدغه های اشتماعی و اختصادی داره و یه فمنیست سفت و سخته! لوگوش که اینو میگه!!ماجراهایی هم از حقیر در وبلاگش هست که مسلما زوایای پنهان زندگی یه لیبرال رو نشون میده..
القصه، شعرش را بخوانید و شما نیز حالش را ببرید با شعری که تازه سروده.. وبقای عمر من یک دقیقه سکوت کنین..برای تمدد اعصاب میگن خوبه!
تا نفس می آید
زندگی باید کرد
چه کسی می گوید
بی شقایق اما
زندگی ممکن نیست
دل به افسون شقایق دادن
مرهمی نه،
درد است
زندگی اجباریست
و شقایق تنها
بازی زندگی است..
«بهار 87»